محتوای هدفمند: جام مقدس بازاریابی محتوا
هر محتوایی برای موفقیت، باید شخصیسازی شود و با یک فرد خاص (یک خریدار بالقوه)، با یک نیاز خاص، در نقطه خاصی از سفر خریدار با او صحبت کند. به عبارت دیگر، شما باید محتوای هدفمندی داشته باشید که منعکسکننده درک عمیقی از مخاطبان شما و جایی است که در مسیر خرید قرار دارند.
- افزایش آگاهی مشتریان در مورد اینکه شرکت شما چه میکند و چگونه میتواند مشکلات آنها را حل کند.
- با جلب توجه آنها به این واقعیت که شرکت شما محصولات یا خدمات لازم برای حل این مشکلات را دارد.
- با اجازه دادن به شرکت شما برای نشان دادن دانش، تخصص، و محصولات و خدمات با کیفیت بالا، امکان مقایسه را به وجود میآورد، بنابراین شما را از رقبایتان متمایز میکند.
- فروش را تقویت میکند به وسیله ارائه اطلاعات مناسب که باعث میشود اطمینان حاصل کند که خرید محصول و یا خدمات شما مشکلش را برطرف خواهد کرد.
لحن پیام شما، و همچنین تعداد دفعات ارسال آن، بسته به جایی که مخاطبان هدف شما در سفر خود هستند، متفاوت خواهد بود. برای اینکه محتوای B2B واقعاً مؤثر باشد، باید به گوش مخاطبان خاصی که برای آنها در نظر گرفته شده است، برسد. به بیان ساده، یک رویکرد مناسب به ندرت برای همه مشتریان موثر خواهد بود.
البته، درک سفر خریداران شما تنها بخشی از معادله است. برای ایجاد محتوای هدفمند واقعی، شما همچنین باید به خوبی درک کنید که خریداران شما چه کسانی هستند و پرسونای دقیقی برای آنها ایجاد کنید.
توسعه شخصیت خریدار کلید ایجاد محتوای هدفمند است
برای درک واقعی خریدارانی که هدف آنها هستید، بسیار مهم است که برای ساختن پرسوناهای مربوطه، یعنی نمایههای دقیق آن خریداران که از ترکیبی از اطلاعات جمعیت شناختی و رفتاری تشکیل شده است، وقت بگذارید. این پرسوناها باید به وضوح نشان دهند که خریداران شما چه کسانی هستند، کدام نقاط دردناک را با هم دارند، به کدام عوامل بیشتر اهمیت میدهند و در کجای فرآیند خرید قرار دارند. انجام این کار اغلب مهمترین گام است برای اطمینان از اینکه محتوایی که ایجاد میکنید، مخاطبان هدف شما را درگیر کند و طنینانداز شود. برای ساختن آن پرسوناها، باید کمی تحقیق کنید.
جمع آوری اطلاعات
با جمع آوری برخی اطلاعات اولیه شروع کنید. با مشتریان فعلی خود مصاحبه کنید. با همکاران مشتری خود صحبت کنید. هر پایگاه دادهای که ممکن است داشته باشید را استخراج کنید. هدف شما این است که با در نظر گرفتن نیاز به تمرکز بر روی افراد واقعی، نه شرکتهایی که برای آنها کار میکنند، مشخصترین و مهمترین ویژگیهای مشتریان خود را شناسایی کنید. به عنوان بخشی از تلاش برای جمعآوری دادهها، شما به دنبال دو نوع ویژگی اصلی خواهید بود:
اطلاعات دموگرافیک از جمله:
- عنوان شغلی، نقش و مسئولیتها
- بخش
- اندازه شرکت
- صنعت
- محل
- بودجه
اطلاعات رفتاری، از جمله:
- عوامل انگیزشی
- انتظارات
- نگرانیها و نقاط درد
- نقش در فرآیند خرید
- شناخت محصولات و خدمات شما
- نیازها برای اطمینان از خرید برآورده شده است
Personas پرسونا را توسعه دهید
با استفاده از اطلاعاتی که جمعآوری میکنید، شخصیتی مانند شکل زیر ایجاد کنید که آنها را توصیف کند:
کامران: معاون عملیات شرکتی با بیش از 10 میلیون دلار درآمد سالانه که به راهحل بهتری برای آرشیو ایمیل نیاز دارد. او یک سرویس موجود در محل دارد که به نظر او خستهکننده است زیرا بسیار کند و غیرقابلاعتماد است. او در مرحله تحقیق فرآیند خرید است و تصمیمگیرنده اصلی است. اگرچه او از راهحل ما آگاه نیست، نقاط درد او مستقیماً با پیشنهاد ارزش اصلی محصول ما مطابقت دارد. در حالی که قیمت یک عامل انگیزشی مهم برای خرید است، او بیشتر به عملکرد و سهولت استفاده اهمیت میدهد.
مطمئن شوید که چندین شخصیت ایجاد میکنید تا با انواع مختلفی از خریداران مورد نظر شما مطابقت داشته باشد. انجام این کار نه تنها شما را وادار میکند که به طور سیستماتیک در مورد خریداران هدف خود فکر کنید، بلکه محتوایی را نیز برای نیازهای آنها سفارشیسازی کنید. وقتی میدانید برای چه کسی مینویسید، آنها با چه چالشهایی روبرو هستند و چه انتظاراتی دارند، ایجاد محتوای هدفمند که طنینانداز شود و در نهایت به خرید آنها کمک کند، بسیار آسانتر است.
محتوای هدفمند چیست؟
محتوای هدفمند محتوایی است که برای مخاطب خاص ایجاد میشود تا پاسخ خاصی را از آن محتوا دریافت کند. این نشاندهنده درک مکان افراد در سفر مشتری خود است و آنچه را که در هر مرحله به آن نیاز دارند ارائه میدهد.
اساساً، شما محتوایی را به مردم نشان میدهید که بهطور خاص برای آنها جذاب است و آنها را وادار میکند تا اقدامی انجام دهند، مانند تکمیل خرید، اشتراک یا ثبتنام.
چرا باید به هدفگذاری محتوای خود اهمیت دهید؟ زیرا دریافت محتوایی که به شما مرتبط نیست آزاردهنده است. هر کسی که صندوق ورودی ایمیل داشته باشد این را میداند.
اما دلیل واقعاً مهم این است – زیرا همه در حال تولید محتوا هستند.
آیا تا به حال این جمله را شنیدهاید که “ماهی بزرگ در یک برکه کوچک یا ماهی کوچک در یک برکه بزرگ باشید؟”
محتوای هدفمند به شما کمک میکند در یک برکه بزرگ (یا حداقل ماهی بزرگتر) تبدیل شوید. و هر جا که در حال تولید محتوا هستید، یک حوض بزرگ است.
چند نفر صبح خود را با بررسی رسانههای اجتماعی، پیمایش BuzzFeed یا Reddit، تماشای یک برنامه صبحگاهی یا خواندن روزنامه شروع نمیکنند؟
خوب…
در 60 ثانیه اول روز، فیسبوک بیش از 4 میلیون لایک دریافت میکند. بیش از 2 میلیون پست اینستاگرام قلب قرمز میگیرند.
هر بار که شما یک پست فیسبوک را لایک میکنید، 4166666 نفر دیگر در همان دقیقه همان کار را انجام میدهند.
همه محتوا مصرف میکنند. و مقدار زیادی از آن وجود دارد.
65 درصد از بازاریابان، تولید محتوای جذاب را چالشبرانگیز میدانند و بسیاری از آنها به دلیل هدفمند نبودن آن جذاب نیستند. شما برای رسیدن به آن به یک استراتژی محتوای هدفمند نیاز دارید.
چگونه میتوان یک استراتژی محتوای هدفمند ایجاد کرد که مورد توجه قرار گیرد؟ اولین چیزی که باید به خاطر داشته باشید این است که همه استراتژی محتوا یکسان نیست.
روشی که همه درباره «استراتژی محتوا» صحبت میکنند، فکر میکنید که همه چیز یکسان است. اما از آنجایی که کار وکلای شرکتی با وکلای جنایی متفاوت است، استراتژیهای محتوا از تجارت به تجارت و در صنایع مختلف متفاوت است.
از کجا شروع کنید؟
در واقع باید با این 2 مرحله مهم شروع کنید:
- مخاطب خود را بشناسید
- به عنوان یک بازاریاب محدودیتهای رشد خود را بشناسید
قبل از هرگونه ممیزی از محتوای خود یا رقیب، باید با این دو مرحله شروع کنید.
مخاطب خود را بشناسید
این عبارت بازاریابی که تا حدودی بیش از حد استفاده شده است در واقع داستان این است که چگونه کسی میتواند بر مردم حکومت کند، اگر مردم را نشناسند؟
بسیاری از برندها فکر میکنند که میدانند مخاطبانشان چه کسانی هستند. اما اغلب آنها به این فکر میکنند که میخواهند مخاطب خود چه کسی باشند. اشکالی ندارد، همه ما هر از گاهی این کار را انجام میدهیم. اما، یک استراتژی محتوای خوب به مخاطب پاسخ میدهد، نه شما.
شما باید مخاطب خود را بشناسید. اشتباه نکنید، هدف قرار دادن اطلاعات جمعیتی و ردیابی دادههای مشتری بیفایده نیست، اما در واقع شناخت مخاطبان شما آنطور که نیاز دارید نیست.
به جای هدف قرار دادن اطلاعات جمعیتی آنها، سعی کنید استخراج را مرور کنید. آنچه را که واقعاً میگویند به آن نیاز دارند هدف قرار دهید. آنها به دنبال درک کامل یک موضوع یا راه حلی برای یک مشکل هستند. محتوای شما باید نه تنها مخاطب خاص، بلکه مشکل خاصی را هدف قرار دهد که آنها نیاز به حل آن دارند.
بنابراین، چگونه مخاطب خود را بشناسید؟ خود را جای آنها بگذارید و سوالاتی را که از زبان آنها میپرسند از خود بپرسید.
ممکن است فکر کنید، “خب این سوالات چیست؟” در واقع شما آنها را میشناسید. یا حداقل میتوانید به راحتی آنها را پیدا کنید. ممکن است در این مورد شما بازاریاب باشید نه مشتری، اما مشتری بودهاید. شما همان دردها و افکار هر مشتری را دارید.
- مشتریان شما هر روز با چه وظایفی دست و پنجه نرم میکنند؟
- چه چیزی را دوست دارند؟
- از چه چیزی متنفرند؟
- آنها احتمالاً چه سؤالاتی در مورد این موضوع میپرسند؟
اگرچه بخشی از شناخت مخاطبان، دانستن اطلاعات جمعیت شناختی است، اما پاسخ به سوالاتی مانند آن برای بازاریاب که میخواهد افراد را جذب و حفظ کند، بسیار ارزشمندتر است.
برای هر چیز دیگری، بررسیهای محصول، توصیفات مشتریان، انجمنهای راهنمایی، رسانههای اجتماعی و مطبوعات و یا هر جای دیگری که مشتریان بازخورد میدهند را بخوانید.
اینها به قول خودشان افکار و مشکلات آنهاست. از کلمات آنها برای مطالب خود استفاده کنید.
محتوای هدفمند خوب به معنای شناخت مخاطبان است که به معنای دانستن درد آنهاست.
کلمات کلیدی بخش مهمی از سئوی محتوای شما هستند، اما آنها بازیگر اصلی محتوا نیستند که با مشتریان شما طنینانداز شود. محتوایی که به نقاط درد آنها میپردازد همان چیزی است که طنینانداز میشود، به این معنی که استراتژی معمولی معمولاً به خوبی کار نمیکند.
یک استراتژی محتوا به شما یک نقشه راه میدهد تا هر مرحله از راه را با دقت و بینشی روشن دنبال کنید. باعث میشود محتوایی تولید کنید که در خدمت مخاطبان و اهداف تجاری شما باشد. همچنین شما را از هدر دادن زمان و تلاش برای تولید محتوایی که به پیشرفت کسبوکار شما کمکی نمیکند، باز میدارد.